loading...
دهکده ی قاطی پاتی
علیرضا بازدید : 55 سه شنبه 23 اسفند 1390 نظرات (3)

توجه، توجه!

کلیه این مطلب را هیچ وقت عملی نکنید . شما باید با درس خواندن نمره بیست بگیرید من این مطلب را برای خنده نوشتم.

سلام امروز می خواهم در دنیای ناشناس به شما تقلب کردن را یاد بدهم این کار خیلی سخت است. شما باید از دو نفر بترسید .یکی معلم و دیگری ستون پنجم کلاس (فضول) .

اگر شما در کلاستان فضول نداشته باشید کار بسیار راحت تر می شود معلم ها معمولا سر جلسه امتحان روزنامه می خوانند برای همین اگر در کلاس فضول نیاشد کار بسیار آسان است .

شما برای تقلب کردن این دو کار را انجام دهید 1- کنار یا پشت سر زرنگ کلاس بنشینید 2- زرنگ کلاس را به درس خواندن تشویق کنید !

حالا چشمان تیزتان را روی برگه امتحان زرنگ کلاس بگذارید و راحت تقلب کنید من به شما تبریک می گویم حالا شما اولین بیست خود را تجربه می کنید و مدرک فوق لیسانس تقلب کردن را گرفتید!


علیرضا بازدید : 59 سه شنبه 23 اسفند 1390 نظرات (0)

12782095843 پسرها و تقلب در امتحان

حتی اگر تجهیزاتتان را بگیرند

حتی اگر تفتیش بدنیتان کردند

12781755883 پسرها و تقلب در امتحان

تک تک لباسهایتان را وارسی کنند

12782017333 پسرها و تقلب در امتحان

و شما را بی دفاع مقابل برگه امتحان بگذارند

12781573583 پسرها و تقلب در امتحان

باز هم میتوانید…!!!

12781866343 پسرها و تقلب در امتحان

علیرضا بازدید : 39 دوشنبه 22 اسفند 1390 نظرات (0)
اشتباهات بزرگ !

یک پاورپوینت دیدنی از اتفاقاتی که احتمالا" جبران ناپذیر هم بودن !

حتما " دانلود کنید !                 

علیرضا بازدید : 38 دوشنبه 22 اسفند 1390 نظرات (0)
تصویر در تصویر !

کاری از یک گرافیست فرانسوی که چندین تصویر را به صورت یکپارچه و پشت سرهم در یک تصویر  جمع کرده است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

علیرضا بازدید : 36 دوشنبه 22 اسفند 1390 نظرات (0)

حل معمای مکعب روبیک

شاید برای همه سوال باشه که چطور بعضیها به سرعت این مکعب رو کامل میکنند، فایل زیر رو دانلود کنید و نحوه حل رو خوب بخونید. امیدوارم لذت ببرید !

                                               

علیرضا بازدید : 34 دوشنبه 22 اسفند 1390 نظرات (0)

*سال نو پیشاپیش مبارک*


یا مقلٌب القلوب و الابصار

یامدبٌر اللٌیل و النٌهار

یا محوٌل الحول و الاحوال

حوٌل حالنا الی احسن الحال

لحظه تحویل سال 1391 هجری شمسی

ساعت 8 و 44 دقیقه و 27 ثانیه

روز سه شنبه 1 فروردین 1391 هجری شمسی

مطابق با 27 ربیع الثانی 1433 هجری قمری

و 20 مارس 2012 میلادی

علیرضا بازدید : 35 یکشنبه 21 اسفند 1390 نظرات (1)

http://tradea.org/uploads/s/Shortstory/1597.jpg
دویست سال پیش دو دوست همسفر شده بودند از کوهها و دشتها گذشتند تا به جنگلی پر درخت رسیدند کمی که در جنگل پیش رفتند صدای خرناس یک خرس قهوه ایی بزرگ را شنیدند صدا آنقدر نزدیک بود که آن دو همسفر از ترس گیج شده بودند یکی از دوستان از درختی بالا رفت بدون توجه به دوستش و اینکه چه عاقبتی در انتظار اوست دوست دیگر که دید تنهاست خود را بر زمین انداخت چون شنیده بود خرس ها با مردگان کاری ندارند .
خرس که نزدیک شد سرش را نزدیک صورت مسافر بخت برگشته روی زمین کرد و چون او را بی حرکت دید پس از کمی خیره شدن به او راهش را گرفت و رفت .
دوست بالای درخت پایین آمد و به دوستش که نشسته بود گفت آن خرس به تو چه گفت ، چون دیدم در نزدیکی گوشت دهانش را تکان می دهد . دوست دیگر گفت : خرس به من گفت : با دوستی همسفر شو که پشتیبان و یاورت باشد نه آنکه تا ترسید رهایت کند . به قول حکیم ارد بزرگ : «دوستی تنها برآیند نیاز ما نیست ، از خودگذشتگی نخستین پایه دوستی است» .

آن دو همان جا از هم جدا شدند . دوست ترسویی که به بالای درخت رفته بود تا انتهای جنگل می دوید و از ترس زوزه می کشید .

علیرضا بازدید : 30 یکشنبه 21 اسفند 1390 نظرات (0)
http://tradea.org/uploads/s/Shortstory/1598.jpg در زمانهای دور مردی ژنده پوش بود ، این مرد طلاهای با ارزشی داشت اما بسیار خسیس بود و زندگی فقیرانه ایی برای خود درست کرده بود . طلاها را در کیسه ایی ریخته و هر شب سوراخی حفر می کرد و آنها را در آن پنهان می ساخت و این کار را هر شب تکرار می کرد . بلاخره در یکی از آن شب ها دزدی او را دید و پی به رازش برد و بعد از رفتن مرد خسیس سوراخ را باز کرد و طلا ها را دزدید و برد .
آن شب مرد خسیس کابوس دزدیده شدن طلاهایش را دید صبح زود به طرف سوراخ که در کنار دیوار باغی کنده بود دوید و فهمید کابوس اش حقیقت داشته در کنار سوراخ نشست و گریست فریاد و فغان می کشید مسافری که از آنجا می گذشت علت نالانی مرد خسیس را پرسید و او ماجرا را گفت .
مسافر گفت چرا طلاها را در داخل خانه ات پنهان نکردی تا هر وقت خواستی از آنها برای خرید استفاده کنی .
مرد خسیس فریاد کشید و گفت : مردک من طلاهایم را خرج کنم . مگر آنها را از سر راه یافته ام ! کور خوانده اید من طلاهایم را خرج چیزهای بی ارزش نمی کنم .
مسافر از تغییر حالت و حرفهای مرد خسیس شگفت زده شده بود . حکیم ارد بزرگ می گوید : خسیس خود را بیمار و بیچاره می سازد .
مسافر سکه طلایی به مرد خسیس داد و گفت این را بگیر و سوراخ کندن ، را فراموش کن ، اما مرد خسیس تا روزی که زنده بود این کار را ادامه داد .

علیرضا بازدید : 27 یکشنبه 21 اسفند 1390 نظرات (0)

http://www.negahak.com/album/fun/image_gallery.jpeg

روزی از یک ریاضیدان نظرش را در باره انسانیت پرسیدند ، در جواب گفت :

اگر زن یا مرد دارای ادب و اخلاق باشند : نمره یک میدهیم 1

اگر دارای زیبائی هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم : 10

اگر پول هم داشته باشند 2 تا صفرجلوی عددیک میگذاریم : 100

اگردارای اصل ونسب هم باشند 3 تا صفرجلوی عدد یک میگذاریم : 1000

ولی اگر زمانی عدد 1 رفت ( اخلاق )؛ چیزی به جز صفر باقی نمیماند ، 000

صفر هم به تنهائی هیچ است و با آن انسان هیچ ارزشی ندارد
و این یادآور کلام حکیم ارد بزرگ است که می گوید : نخستین گام در راه پیروزی ، آموختن ادب است و نکو داشت دیگران .

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    عشق من درس...؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 4
  • بازدید کلی : 1,076